ممکن است همسرتان در جمع های خانوادگی کم صحبت کند و یا بعد از برگشتن از محل کار توضیحی از کار روزانه و اتفاقاتی که افتاده ندهد و در مقابل سوال و اعتراض شما به اتاقی رفته، در را به روی خویش ببندد...
خانمی با خوشحالی از سر کار به خانه میآید تا به شوهرش خبرهای خوبی بدهد. وقتی به خانه میرسد با هیجان به شوهرش اطلاع میدهد که در شغلش ترفیع یافته است
و میخواهد جزئیات را مو به مو با او در میان بگذارد. اما شوهر، طبق معمول، تمایلی به صحبت کردن و یا شنیدن نشان نمیدهد. او تنها لبخندی میزند و تبریک میگوید و سپس به سراغ کارهای خود میرود. این خانم برای هزارمین بار از خود میپرسد
که چرا او و شوهرش خیلی کم با هم حرف میزنند و چرا او تمایلی ندارد در مورد ارتقای شغلی من بیشتر بداند. این خانم میگوید: «من میدانم که او به من اهمیت میدهد و از پیشرفت من خوشحال میشود. هر وقت از او میپرسم آیا مشکلی وجود دارد،
میگوید نه، همه چیز عالی است، اما به گمان من اینطور نیست. در حقیقت، سکوت او به شدت بر رابطه ما تأثیر گذاشته. من احساس آزردگی، عصبانیت و گیجی میکنم.»
میخواهم موضوعی را بگویم که شاید بسیاری از خانمها نشنیده باشند. بهتر است بیپرده بگویم اینکه آقایان بر خلاف تصور خانمها چندان هم کم حرف نیستند.
بسیاری از زنان تصور میکنند که همسرانشان قوی ولی خیلی کم حرفند. در واقع خانمها در شگفتند که این همسران قوی چرا درباره احساسات و افکار خود چیزی نمی گویند یا به اصطلاح همه اش توی خودشان هستند.
اما، واقعیت این است که مردان هم دوست دارند در باره امیدها و آرزوها، ترسها و افکار، احساسات و عواطف خود حرف بزنند.
شما سعی میکنید ساعتی را با همسرتان و به دور از جار وجنجال بچهها تنها بمانید به آن امید که شاید کمی هم در باره خودتان و زندگی مشترکتان با هم گفتگو داشته باشید اما، غالبا مثل مجسمه ابوالهول ساکت میماند.
آن وقت است که از خودتان میپرسید: چی شده؟ چرا چشم از تلویزیون بر نمی دارد؟ چرا از خودش، روابطمان یا مسائل و مشکلات مالی که داریم حرفی نمیزند؟
چرا به سر و وضع خانه نمیرسد؟ چرا نمی تواند 10 دقیقه، فقط 10 دقیقه، از خودش، کارهاش و از خودمان برایم بگوید؟!
در واقع، از هر 5 زن، یکی از اینکه همسرش با او ارتباط کلامی خوبی ندارد، گله مند است. 30 در صد آقایان هم مهمترین دلیل اختلاف در زندگی مشترکشان را، ناتوانی آنان در ایجاد ارتباط کلامی با همسرانشان میدانند. به راستی چرا؟
پاسخ این است: حتی مردانی که علاقهمندند در باره احساسات و عواطف و خواستههای خود با همسرانشان حرف بزنند یا درد دل کنند؛ یعنی با آنها رابطه کلامی برقرار کنند، این را کاری ساده و راحت نمی بینند.
روانشناسان میگویند که درمان سکوت بر 50 تا 70 درصد از زندگیهای زناشویی تأثیر میگذارد. دبورا تانن، زبانشناس، میگوید در آغاز رابطه، مرد بیشتر صحبت خواهد کرد تا خواستههای خود را اعمال کند. سپس، به تدریج، صحبتهای او کمتر و کمتر میشود.
اما زن هنگامی که با مردی احساس راحتی کند، بیشتر صحبت میکند. یکی از عمدهترین دلایلی که زنان و شوهرانشان در ارتباط برقرار کردن با همدیگر مشکل دارند این است که آنها تصورات متفاوتی ازموضوع صحبت خود دارند.
در ادامه سه شکایت رایجتری که زنان در این مورد دارند ذکر میشود.
در مورد احساساتش حرف نمیزند
برخی زنها میگویند که شوهرانشان هنگامی که ناراحت یا افسردهاند صحبت نمیکنند. این سکوت برای زنان کشنده است، زیرا به فکر فرو میروند که چه مشکلی پیش آمده است.
روانشناسان میگویند که این به طور طبیعی اتفاق میافتد. زیرا پسران و دختران در طول دوران رشد میآموزند که هیجاناتشان را به طور متفاوتی ابراز کنند.
طی دوران رشد، دختران برای اینکه احساساتشان را بروز دهند تشویق میشوند و پسران میآموزند که این کار زنانه، بیهوده و بینتیجه است. بنابراین، مردان با در خود فرو رفتن به این فکر میکنند که برای مواجهه با مشکل چه راهکارهایی وجود دارد.
دلایلی وجود دارد که باعث می شود مردان به جای بیان احساسات خود لب فرو بندند؛ ممکن است کم حرفی همسرتان ناشی از عوامل زیر باشد:
- محصول فرهنگ خانواده ای است که در آن افراد خانواده کمتر ارتباط برقرار می کردند.
- تجربه مثبت از گفتگو با همسر خود ندارد. زنان، همیشه در صحبت کردن گوی سبقت را از دیگران میربایند. البته، آقایان این را بهخوبی میدانند؛
ونیز می دانند که بیش از یک سوم زنان عقیده دارند که مردها به کلی نمی توانند با همسرانشان رابطه کلامی خوبی بر قرار کنند و قادر به درک آنان نیستند
و نتیجه اینکه، مردها از حرف زدن خیلی میترسند؛ چون اگر ضمن صحبت اشتباه کنند، دچار درد سر میشوند.
- زن از شوهرش بیش از اندازه انتظار دارد. مردها در خانه نیاز به آرامش دارند؛ از نظر یک زن، وقتی مرد قدم به خانه میگذارد باید از سیر تا پیاز همه آنچه را که طی روز در بیرون از خانه برایش اتفاق افتاده با همسرش در میان بگذارد. بنا براین، وقتی مرد از محیط کاری پر تنش به خانه بر میگردد
و با همسری روبرو می شود که انتظار دارد با او وارد یک بحث جدی بشود، تنها یک راه برایش میماند؛ گریز از ورود به بحث و البته گاهی اوقات هم برعکس تسلیم می شود. مردها دوست ندارند در تنگنا قرار گیرند و مثل یک شاهد عینی یا مجرم از سوی همسر خود زیر بمباران سؤال قرار گیرند.
وقتی زن از همسرش می خواهد که بیشتر با او به گفتگو بنشیند و مرد در مقابل این خواست همسرش مثل گذشته بر خورد می کند، اختلافات آنها بالا میگیرد.
- احساس می کند حرف اساسی ندارد و اگر حرف بزند کوچک می شود. چرا که مردها کمی وحشتزده هستند؛ بیتردید، زنان در ایجاد رابطه با دیگران مهارت بسیار دارند.
زنان معمولا بعداز نوشیدن یکی دو فنجان چای و کمی گپ زدن، شروع به پرسش میکنند؛ با تمام انرژی حرف میزنند؛ از همه چیز سر در میآورند؛ از هر دری سخن میگویند؛
و در این کار چنان استادانه عمل میکنند و تمامی مهارتها و ترفندهای خود را بهکار می برند که همواره و در بسیاری از مواقع سر رشته کلام را در دست میگیرند.
با توجه به علل فوق، زن در ایجاد فضای گرم و صمیمی در ارتباط با شوهر نقش بسزایی دارد. در چنین فضایی است که شوهر با احساس آرامش، عظمت و بزرگی، به راحتی با همسر خود ارتباط برقرار می کند و زن نیز از نظر روحی ارضای کامل می شود.
برعکس هر گونه سرزنش، تحقیر و یا مقایسه کردن با دیگران، علاوه بر افزایش کم حرفی او، رابطه عاطفی بین آنها را نیز خدشه دار می کند.
هر انسانی بنا به فطرت اولیه خویش به بر قراری ارتباط و گفتگو با دیگران علاقه مند است و اگر شرایط درست آن فراهم شود، حتماً ارتباط برقرار می کند.
اگر به هر دلیلی حتی به وهم و خیال، احساس ناامنی کند، ارتباط خود را قطع می کند. اگر زن فضای محبت آمیز و همراه با مقبولیت برای شوهر خود فراهم کند از ارتباط شوهرش برخوردار خواهد شد. نکته مهم این است که انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند و هر کدام با توجه به شخصیت خود رفتار می کنند.
«بگو هر انسانی بر حسب ساختار روانی خود عمل می کند.»
مثلاً افراد درون گرا، معمولاً کم حرف می زنند و افراد برون گرا، خیلی سریع ارتباط برقرار می کنند و با افراد گفتگو می کنند؛ از این رو نباید از افراد درون گرا رفتار برون گرا را انتظار داشته باشیم. در زندگی جمعی مخصوصاً در زندگی خانوادگی باید انتظار ما از افراد متناسب با روحیه و توانایی آنها باشد.
برای اینکه شما بتوانید از ارتباط بهتری با همسرتان برخوردار باشید، می بایست به نکات زیر توجه کنید: تفاوت روانی مرد و زن را بپذیرید. مردان دوست ندارند مورد پرسش همسرشان قرار بگیرند، از این رو منتظر باشید او خودش اگر صلاح دید، مطالبی از وقایع بیرون را بازگو کند.
- به تفاوت های فردی توجه کنید. همسر خود را با هیچ کس مقایسه نکنید و او را همان گونه که هست بپذیرید.
- با فراهم کردن فضایی پر از محبت و آرامش، از گفتگوی شوهر خود بیشتر بهره مند شوید.
- از هر گونه سرزنش و تحقیر همسر خود بپرهیزید؛ سرزنش و تحقیر مرد موجب قطع ارتباط کلامی با شما خواهد شد. همواره شوهر خود را تمجید کنید و نکات مثبت اخلاقی او را بر زبان بیاورید.
پیگیر حرف نمیشود و گفتوگو را ادامه نمیدهد
نوع گفتوگوی زنان که گفتوگوی آزاد است اغلب باعث میشود که مردان دنبال حرف را نگیرند. زنان به جزئیات شخصی علاقهمندتر هستند. آنها از شوهرانشان انتظار دارند در این نوع گفتوگو شرکت کنند، اما اغلب مردها نمیدانند چگونه میتوانند این کار را بکنند.
برای مرد صحبت صمیمی به معنای حرف زدن از احساسات و جزئیات شخصی نیست. مرد تمایل دارد در مورد مباحث تکلیف محوری مثل فرستادن بچهها به دانشگاه و افزایش مالیات و حقوق بحث کند. او نمیتواند به موضوعی بپردازد که نمیتواند بر آن تأثیر بگذارد.
با همه صحبت میکند، جز من
برخی زنها گله میکنند هنگامی که شوهرانشان از سر کار به خانه میآیند، به آنها میگویند حوصله صحبت کردن ندارند، چون خیلی خستهاند اما اگر همان موقع یک دوست با آنها تماس بگیرد، زمان زیادی با او صحبت میکنند. برای زن گفتوگو نشاندهنده دلبستگی، علاقه و محبت است.
اما برای مرد گفتوگو کار است، زیرا آنها از آن برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران و بازگو کردن اطلاعات استفاده میکنند. در خانه آنها تمایل دارند آرامش داشته باشند و دوست ندارند بحث کنند.
زنان و مردان به رغم دیدگاههای متفاوتشان، میتوانند مشکلات ارتباطیشان را حل کنند. پس برای اینکه شوهرتان با شما درد دل کند این راهبردها را به کار گیرید:
زمان مناسبی را برای گفتوگو انتخاب کنید: این مسئله بسیار مهم است. شما ممکن است که بسیار علاقهمند باشید که بعد از بازگشت از کار، با شوهرتان صحبت کنید،
اما او در آن موقع نیاز به آرامش داشته باشد. پس بهترین راه این است که بعداً گفتوگو کنید.
در مقابل سکوت شوهرتان سکوت نکنید: گاهی اوقات سکوت مرد باعث ایجاد احساس ناکامی و عصبانیت در زن میشود. برای اجتناب از این موقعیت، موقعی که شوهرتان پاسخ نمیدهد سکوت نکنید. به او بگویید: «میتوانی به من بگویی چرا برای تو سخت است
بگویی به چه فکر میکنی؟» اگر او باز هم پاسخ نداد، راحت از کنار سکوتش رد نشوید. به او بگویید تمایل دارید در مورد آینده صحبت کنید. او را متوجه کنید که شما انتظار شنیدن پاسخ دارید.
جزئیات را بپرسید: سؤالات دقیق بپرسید. اینگونه سؤال نکنید که «امروز کار چطور بود؟»، زیرا او میتواند در یک کلمه جواب بدهد که عالی بود یا افتضاح بود.
در مقابل، از جزئیات کارش سؤال کنید. مشخصتر شدن سؤال باعث میشود که او با احتمال بیشتری به سؤال شما به طور جزئی و با دقت پاسخ بدهد.
مراقب اشارههای غیرکلامیتان باشید: اگر شما هنگام صحبت کردن کتاب ورق بزنید، کار را برای اینکه شوهرتان ساکت بماند آسان کردهاید. برای بهتر شدن گفتوگو سعی کنید حالت چهرهتان خنثی باشد، بدنتان آرام و لحن صدایتان نه بسیار بلند باشد، نه بسیار آرام. در ضمن تماس چشمی برقرار کنید.
علائق مشترکتان را توسعه دهید: زوجهایی که همه توجهشان را بر بچهها یا کارشان متمرکز میکنند اغلب درمییابند که بسیار کم با همدیگر صحبت میکنند.
شرکت در فعالیتهای متفاوت و جدید از جمله پیادهروی ومسافرت همراه با همسرتان باعث میشود که شما به مقدار بسیار بیشتری با همدیگر صحبت کنید.
دقت گوش دهید: هنگامی که شوهرتان صحبت میکند، به حرفهای او توجه کنید و اجازه ندهید ذهنتان منحرف شود. مهارتهای گوش فرادادن فعال را به کار ببرید.
چیزی را که شوهرتان میگوید به زبان خودتان بازگو کنید. هنگام صحبت او مخالفت نکنید و وسط حرفهایش نپرید. گوش فرا دادن فعال میتواند به او کمک کند تا راحت باشد.
منصفانه بحث کنید: اکثر زوجها نمیدانند که چگونه بحث سالمی داشته باشند. بسیاری از مردان تلاش میکنند به طور کلی از بحث کردن اجتناب کنند، زیرا میترسند که این بحث تبدیل به یک مشاجره توانفرسا شود. برای مقابله با این مسئله یاد بگیرید که سازنده بحث کنید.
از به کار بردن الفاظ منفی، جملاتی که با «تو هرگز...» یا «تو همیشه...» شروع میشوند، ایجاد احساس گناه و دوباره مطرح کردن اشتباهات گذشته اجتناب کنید. در مورد اینکه اکنون چه احساسی دارید صحبت کنید و به نقشتان در بروز مشکل اشاره کنید.
همه تقصیرها را به گردن شوهرتان نیندازید؛ حتی اگر فکر میکنید واقعاً در این مورد خاص او مقصر است.
از مشاوران و روانشناسان کمک بگیرید: اگر شما راهبردهای بالا را به کار گرفتید اما هنوز مشکل وجود دارد، سراغ مشاور بروید.