توصیه هایی برای خانم هایی که دل شان برای «دوستت دارم» شنیدن از همسرشان تنگ شده …
ممکن است شما هم مثل خیلی های دیگر فکر کنید مرد ها دوست ندارند احساسات شان را به اشتراک بگذارند. اغلب ما گمان می کنیم که آن ها ذاتا همین طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت شان نمی توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید. شاید دلیل این که شما و همسرتان نمی توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باور های نادرست شما چنین فاصله ای را میان تان ایجاد کرده است. تا زمانی که شما فکر می کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی توانید آن طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید. مرد ها هم در مورد احساسات شان حرف می زنند و هم با زبان بی زبانی آن را به ما نشان می دهند. فقط کافی است، زبان شان را بشناسید تا حرف دل شان را بفهمید. به این؟ توصیه عمل کنید. نتیجه اش را خیلی زود خواهید دید. مرد ها فکر می کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک تنه آن را حل کنند، مردانگی شان بیشتر می شود. آن ها دوست دارند گاهی ژان والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده اندحالا می خواهیم یک راز بزرگ را برای تان فاش کنیم. مرد ها نه دوست دارند خیلی خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این که احساسات شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند. یک مرد برای این که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل پذیرش است و بدون این که در موردشان قضاوت کنید آن ها را می شنوید. در بسیاری مواقع مرد ها فکر می کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می شود. به همین دلیل آن ها تا نشانه های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی شان نبینند، از آنچه درون شان می گذرد حرف نمی زنند. یادتان نرود که مرد ها از قضاوت شدن متنفرند و از این که احساساتی که به زبان می آورند بعد ها به عنوان یک مدرک جرم علیه شان استفاده شود می ترسند. آن ها فکر می کنند، یک حرف ساده می تواند روز ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این که هست سخت تر کند.
1) زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید
حالا می خواهیم یک راز بزرگ را برای تان فاش کنیم. مرد ها نه دوست دارند خیلی خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این که احساسات شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند. یک مرد برای این که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل پذیرش است و بدون این که در موردشان قضاوت کنید آن ها را می شنوید. در بسیاری مواقع مرد ها فکر می کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می شود. به همین دلیل آن ها تا نشانه های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی شان نبینند، از آنچه درون شان می گذرد حرف نمی زنند. یادتان نرود که مرد ها از قضاوت شدن متنفرند و از این که احساساتی که به زبان می آورند بعد ها به عنوان یک مدرک جرم علیه شان استفاده شود می ترسند. آن ها فکر می کنند، یک حرف ساده می تواند روز ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این که هست سخت تر کند.
2) صادقانه بشنوید
به همین دلیلی که گفتیم، ممکن است شما احساسات خصمانه تان را پنهان کنید و در لحظه ای که او از احساساتش حرف می زند وانمود کنید که درکش می کنید و همه چیز برای تان قابل پذیرش است اما باید بدانید که این بدترین راه است. اگر او بفهمد که همدردی شما صادقانه نیست و قضاوت دیگری روی حرف های او دارید اما نشان نمی دهید، قطعا از آن به بعد روی احساساتش سرپوش خواهد گذاشت. او این نقاب دروغین را روی صورت شما تشخیص خواهد داد و به محض دیدنش از شما فاصله خواهد گرفت. به جای این کار، اجازه بدهید که او حتی آسیب پذیری تان را ببیند و به جایش نوعی حس اعتماد را در شما تشخیص دهد. خب، حالا حتما این سوال برای تان پیش می آید که اگر احساساتی مثل سردرگمی، عصبانیت یا ناامنی در شما ظاهر شد باز هم باید آن ها را نشان دهید یا نه. در مرحله بعد جواب این سوال تان را خواهید گرفت.
3) پرونده سازی نکنید
اگر همسرتان فکر کند که نشان دادن احساساتش می تواند شروع یک جنگ خانگی باشد، قطعا روی آن ها سرپوش خواهد گذاشت. یادتان نرود که مرد ها از قضاوت شدن متنفرند و از این که احساساتی که به زبان می آورند بعد ها به عنوان یک مدرک جرم علیه شان استفاده شود می ترسند. آن ها فکر می کنند، یک حرف ساده می تواند روز ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این که هست سخت تر کند. به همین دلیل ترجیح می دهند، ترس های شان از روزهای سخت زندگی، مشکلات مالی، مسائل کاری و حتی اختلافات شان با شما را برای یک فرد کاملا غریبه شرح دهند تا این که با گفتن شان برای شما فاصله میان تان را بیشتر کنند.
4) رفتارهایش را تحلیل کنید
مرد ها ترجیح می دهند، احساسات شان را از طریق حرکات و رفتار های شان به شما نشان بدهند، نه این که بگوییم هیچ وقت از زبان یک مرد «دوستت دارم » را نمی توانی بشنوی اما اگر فکر می کنید او قرار است هر روز با یک دسته گل به خانه بیایید و بعد از سلام این جمله را بگوید در اشتباهید. اگر همسرتان عاشق تان باشد، در بیشتر شدن تلاش و انگیزه اش برای پیشرفت، حمایت کردن و مراقبت از شما و میلش برای تفریح از شیوه های شما و بودن با آدم های مورد علاقه تان نشان داده خواهد شد. عشق از نظر یک مرد یعنی تلاش بیشتر برای ساختن یک زندگی آرام تر؛ زندگی ای که در آن همسرش بتواند بدون دغدغه و با آرامش در کنارش بماند. پس اگر او در کارش پیشرفت می کند، اگر سعی می کند که عادت هایی که شما دوست ندارید را کنار بگذارد، اگر به فکر پس انداز یا خرید خانه ای بهتر است یا این که برای مسافرت؟ نفره تان بدون اصرار شما و خود خواسته برنامه ریزی می کند … پس یعنی به زبان بی زبانی می گوید که دوست تان دارد.
5) به او حس امنیت دهید
شما دوست دارید که در لحظه ای که سکوت کرده اید و در لاک خودتان فرو رفته اید، همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده اید و چه چیزی شما را آزار می دهد. این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه ها به شما هجوم آورده اند صحبت کنید و ذهن تان را آرام کنید اما در مورد مرد ها این طور نیست. آن ها مثل شما نمی توانند در اتوبوس، مترو و شهربازی و حتی مراکز خرید از حس شان حرف بزنند. آن ها یک مکان امن می خواهند و یک زمان مناسب. مرد ها دوست ندارند که مدام در مورد حس شان پرس وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت های درونی را بیرون بریزند.
6) احساسات تان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید
شما اجازه دارید که احساسات تان را نشان دهید اما واکنش های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی تان به او بگویید که باید یک تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی بینید. پس اگر حتی یک بار دیگر خواستید به او بگویید که چه بکند و چه نکند، حتما خودتان را متوقف کنید و جلوی بیان کردن چنین جملاتی را بگیرید. برای این که از پس این مرحله بر بیایید باید احساسات خودتان را بشناسید. ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می تواند باعث بروز واکنش های کنترل نشده ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن تان کنترل داشته باشید، می توانید بدون نشان دادن واکنش های هیجانی حس تان را بیان کنید یا اگر به جای این که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این که شما حس تان را از راهی امن با او درمیان می گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند. می بینید؟ شما کار عجیبی نکرده اید. فقط احساسات تان را بدون این که او را مقصر بدانید یا بخواهید به خاطر ترس از واکنش های شما اوضاع را تغییر دهد، بیان کرده اید.
7) حرف هایش را باور کنید
برخلاف زن ها که برای نشان دادن حس شان برنامه می ریزند یا نارضایتی شان را به زبان بی زبانی می گویند، مرد ها خیلی ساده آنچه در دل شان هست را نشان می دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن ها یکی است و اغلب مرد ها دلیلی نمی بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند. شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن تان می کند اما در دلش چیز دیگری می گذرد. باید بگوییم که در اغلب موارد این تصور اشتباه است. اگر مرد شما می گوید که دوست تان دارد یا این که همانطور که گفتیم، در رفتار هایش این را نشان می دهد، پس حتما دوست تان دارد.
8) رفتار هایش را در جمع ببینید
شیوه ای که او در میان جمع با شما برخورد می کند یکی از مهم ترین نشانه هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد های نادرست دیگران از شما حمایت می کند؟ یا این که وقتی دوست شکست خورده اش از زندگی تلخ و همسر ناسازگارش می گوید، او دلداری اش می دهد و می گوید که همه زنان اینطور نیستند و همسر خودش را مثال می زند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می کند و به خاطر این که در مقابل دیگران او را سربلند کرده اید از شما تشکر می کند؟ اگر این طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.
9) زیادی از احساسات تان حرف نزنید
شما فکر می کنید که اگر احساسات تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت های او هر روز و هر لحظه می خواهید حس تان را با او در میان بگذارید. این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به هیچ وجه در مورد او کارگر نخواهد شد. گفتن بی وقفه از احساسی که دارید می تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس تان قرار می گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می گیرد و سعی می کند آنچه در او می گذرد را با شما در میان نگذارد.
10) به راز هایش نزدیک نشوید
اگر فکر می کنید که راه نزدیک شدن به یک مرد کند و کاو در گذشته اش است اشتباه می کنید. درست است! شما دوست دارید او را بیشتر بشناسید و از آنجایی که نسبت به او نوعی احساس مالکیت دارید، دلتان می خواهد که از همه راز و رمز هایش باخبر شوید اما دست نگه دارید. حتی اگر پذیرش این موضوع سخت باشد باید باور کنید که آدم ها برای زنده بودن به تعداد کمی راز احتیاج دارند. اجازه بدهید که برخی از گوشه های گذشته اش برای او مثل یک راز باقی بماند. مطمئن باشید تا آنجا که برایش ممکن باشد از زندگی گذشته اش برایتان حرف خواهد زد اما اگر در مواردی سکوت می کند، نباید او را به دروغ گویی متهم کنید یا با قهر و تحت فشار قرار دادنش او را مجبور به فاش کردن راز هایش کنید. زندگی او از زمانی که با شما آشنا شده متعلق به شماست، پس بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند. اگر این راه را بروید، می توانید اعتماد او را بیشتر به سمت خودتان جلب کنید و باعث شوید که در تمام مراحل زندگی مشترک تان با شما صادق باشد و برای گفتن حرف هایش همیشه به شما پناه بیاورد.
11) رازدار باشید
در بعضی مواقع هم مرد ها به خاطر ترس از فاش شدن راز ها و حتی همین احساسات ساده شان برای دیگران، دوست ندارند در موردشان برای شما حرف بزنند. آن ها فکر می کنند که ابراز عشق، دعواهای بزرگ و کوچک و مشکلات و خوشی های زندگی شان در یک چشم به هم زدن به دیگران مخابره می شود و روی قضاوت شان تاثیر می گذارد. به همین دلیل ترجیح می دهند به جای حرف زدن از احساسات مثبت و منفی شان، آن ها را در دل شان نگه دارند و با شما قسمت شان نکنند.
12) بگذارید مرموز بماند
در تمام این بخش ها سعی کردیم از راه هایی صحبت کنیم که با کمک شان می توانید مردتان را به حرف بیاورید و راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما می گوییم که بهتر است گاهی به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد زندگی اش بدانید و از این طریق می خواهید بارش را سبک تر کنید. ولی گاهی مرد ها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند. اگر بخواهیم این موضوع را ساده تر توضیح دهیم، باید بگوییم که مرد ها فکر می کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک تنه آن را حل کنند، مردانگی شان بیشتر می شود. آن ها دوست دارند گاهی ژان والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده اند. به یکی از دوستان شان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمی دانند چرا از حسابشان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مرد تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می کند، احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان کاری هایش درآورده اید.
پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت 19:40